آشنایی با بازاریابی 3.0 بخش سوم
آشنایی با بازاریابی 3.0 بخش سوم
عصر تناقض جهاني سازي و بازاريابي فرهنگي
تاثیر فناوری و جهانیسازی بر نگرش مصرفکنندگان و بازاریابی 3.0
یکی از عوامل مهمی که نگرش مصرفکنندگان را به سمت بازاریابی 3.0 سوق داده، تأثیر فناوری و جهانیسازی است. جهانیسازی که پیامدی از پیشرفت فناوری اطلاعات و ارتباطات محسوب میشود، موجب تبادل اطلاعات، تجارت و تعاملات اقتصادی جهانی شده است. همانطور که فناوری به افراد و سازمانها امکان ایجاد ارتباطات سریعتر و گستردهتری را میدهد، جهانیسازی نیز به مردم جهان کمک کرده تا به یک اقتصاد بهم پیوسته دست یابند. با این حال، برخلاف فناوری که عمدتاً به دنبال بهبود زندگی انسانها است، جهانیسازی با تناقضات زیادی همراه است و هدفش ایجاد تعادل و موازنه در سطح جهانی است.
نمونههایی از تناقضات جهانیسازی: از تیانآنمن تا فروپاشی دیوار برلین
برای درک تناقضات جهانیسازی میتوان به وقایع سال 1989 اشاره کرد. در این سال، دولت چین برای سرکوب تظاهرات دموکراسیخواهانه در میدان تیانآنمن از نیروی نظامی استفاده کرد که منجر به کشته و زخمی شدن هزاران نفر شد. در همان زمان، فروپاشی دیوار برلین در اروپا بهعنوان نمادی از پایان جنگ سرد و شروع جهانی توأم با آزادی و دموکراسی شناخته شد. این تناقضات نشاندهنده این است که در حالی که جهانیسازی برای آزادیخواهی گام برمیدارد، به مردم و کشورها فشارهایی نیز وارد میکند که گاه مخالف این هدف هستند.
تضادهای نظری درباره جهانیسازی و ملیگرایی
رابرت ساموئلسون و توماس فریدمن در دیدگاههای متناقض خود، جهانیسازی را از دو منظر بررسی میکنند. فریدمن در کتاب «دنیا مسطح است» بیان میکند که جهانیسازی باعث حذف مرزها شده و به دلیل کاهش هزینههای حمل و نقل و فناوری اطلاعات، حرکت کالاها، خدمات و افراد به راحتی انجام میشود. در مقابل، ساموئلسون با نگارش مقالهای با عنوان «دنیا هنوز گرد است»، ادعا میکند که مرزهای ملی همچنان پابرجا خواهند بود و دلیل این امر مسائل سیاسی، ملی و روانی است. این تضاد نشان میدهد که جهانیسازی از یک سو به دنبال حذف مرزهاست اما از سوی دیگر با مقاومت کشورهای ملیگرا روبهرو میشود.
تناقضات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در جهانیسازی
جهانیسازی همراه با تناقضات متعددی است که میتوان آنها را به تناقضات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی تقسیمبندی کرد. از جنبه سیاسی، در حالی که دموکراسی در سراسر جهان ریشه دوانده است، قدرتهای غیردموکراتیک مانند چین در اقتصاد جهانی نقش مهمی دارند. این مسئله نشان میدهد که سرمایهداری نیازی به دموکراسی ندارد و حوزه سیاسی همچنان ملی باقی مانده است. از جنبه اقتصادی، جهانیسازی به سمت انسجام و یکپارچگی اقتصادی حرکت میکند اما عدالت اقتصادی را به ارمغان نیاورده است. بهعنوان مثال، جوزف استیگلیتز در کتاب «جهانیسازی و نارضایتیهای آن» به این نکته اشاره میکند که فرآیندهای خصوصیسازی و آزادسازی به خوبی مدیریت نشده و منجر به آسیبهای زیادی برای کشورهای در حال توسعه شده است. در بخش فرهنگی، جهانیسازی نه تنها فرهنگ یکنواختی ایجاد نکرده بلکه به تنوع فرهنگی نیز دامن زده است.
تاثیر تناقضات جهانیسازی بر رفتار مصرفکننده و بازاریابی 3.0
تناقضات جهانیسازی باعث تغییرات رفتاری در مصرفکنندگان شده و بازاریابی 3.0 را به سمتی سوق داده است که به این تناقضات توجه کند. این تناقضات نه تنها بر دولتها و شرکتها بلکه بر افراد نیز تأثیرگذار بوده و احساس فشار برای تبدیل شدن به شهروند جهانی یا حفظ هویت بومی را در آنان ایجاد میکند. به خصوص در شرایط بحرانهای اقتصادی، این نگرانیها افزایش یافته و بسیاری از مردم جهانیسازی را عامل بحرانهای اقتصادی میدانند.
راهکار چارلز هندی برای مدیریت تناقضات جهانیسازی
چارلز هندی معتقد است که به جای تلاش برای برطرف کردن تناقضات جهانیسازی، باید آنها را مدیریت کرد. این رویکرد باعث میشود که افراد به نوعی پیوستگی در زندگی خود دست یابند و با دیگران ارتباط برقرار کنند و در نهایت با جامعه محلی خود عجین شوند. به این ترتیب، جهانیسازی میتواند در زندگی افراد تأثیر مثبت داشته باشد و آگاهی بیشتری نسبت به مسائلی همچون فقر، عدالت اجتماعی و مسئولیتپذیری اجتماعی ایجاد کند.
نقش بازاریابی فرهنگی در بازاریابی 3.0
یکی از بخشهای مهم بازاریابی 3.0، بازاریابی فرهنگی است که به دنبال ایجاد ارتباط عمیقتر با مصرفکنندگان است. این نوع بازاریابی به مصرفکنندگان به عنوان شهروندان جهانی توجه دارد و شرکتها را ملزم میکند که درک عمیقی از جامعه مرتبط با کسبوکار خود داشته باشند. خوشبختانه از سال 2008 به بعد، مفاهیم توجه به منافع عمومی در تعاریف بازاریابی به چشم میخورد که بیان میکند بازاریابی فقط برای تحویل کالا و خدمات نیست، بلکه باید ارزشی برای کل جامعه ایجاد کند.
تعریف جدید بازاریابی: تمرکز بر جامعه و مسئولیت اجتماعی
در تعاریف جدید، بازاریابی به عنوان فعالیتی تعریف شده است که علاوه بر سازمانها و مصرفکنندگان، برای جامعه نیز ارزش ایجاد میکند. این تغییر رویکرد نشاندهنده آمادگی بازاریابی برای مواجهه با پیچیدگیهای فرهنگی جهانیسازی است و به شرکتها کمک میکند تا به صورت موثر در جهت رفع نیازهای جامعه عمل کنند.
بازاریابی ارزشمحور و اهمیت آن در بازاریابی 3.0
بازاریابی 3.0 به عنوان یک رویکرد جدید، جنبههای فرهنگی را در مدل کسبوکار شرکتها جای میدهد و باعث میشود که مفهوم ارزشمحور و بازاریابی بر اساس مبادله ارزش در تمام فرآیندهای سازمانی نظیر تحقیق بازار، طراحی، تولید، بازاریابی و فروش نفوذ کند.